۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

جای خالی شعارهای اقتصادی

یکی دیگر از چیزهای مهمی که وسط رادیکال شدن فضای اعتراضات گم کردیم، مطالبات‌ اقتصادی‌مان بود. مگر نه این که بسیاری‌مان از بی‌برنامگی، بی‌کفایتی و فساد اقتصادی دولت احمدی‌نژاد بود که به تنگ آمدیم و موج سبز را ساختیم؟ مگر آمارهای دروغین از بیکاری، تورم، پروژه‌های عمرانی، نابودی تولیدات داخلی و... نبود که کفرمان را درآورده بود؟
اصلا مگر دموکراسی را برای رفاه بیشتر و شایسته‌سالاری نیست که می‌خواهیم؟
عدم تاکید و یادآوری دلایل اصلی و ملموس اعتراض‌مان به دولت و انحصارطلبی نیروهای نظامی باعث می‌شود کم‌کم بخشی از مردم به این فکر بیافتند که "اصلا این‌ها چه می‌خواهند؟ چرا دارند مملکت را به آشوب می‌کشند؟"... نباید بگذاریم این اتفاق بیافتد.


در همین راستا: فراموش کرده ایم

استدلال لاریجانی

لاریجانی گفت :
"حضور مردم در راهپیمایی محکوم کردن حرمت‌شکنی عاشورا نشان داد که به اصل نظام مردمسالاری دینی یعنی ولایت فقیه توجه دارند. این موضوع نشان داد ما بهای استقلال خودمان را تا پای جان می‌دهیم و اجازه دخالت در امور داخلی را به اوباما نمی‌دهیم."

پیدا کنید ارتباط بین عاشورا، ولایت فقیه، استقلال و اوباما را.

۱۳۸۸ دی ۷, دوشنبه

امنیت یا دموکراسی؟


دوستان احساساتی طرفدار مقابله به مثل با خشونت‌ آیا می‌دانند که مردم در صورت بروز آشوب، به دیکتاتور پناه خواهند برد؟ به هرم مازلو نگاه کنید! نیاز به امنیت مقدم است بر نیاز به دموکراسی.


انگار باز گم‌اش کردیم


انگار ما باز آنچه می خواستیم گم کردیم و رفتیم سراغ "نخواستن"ها.

برگ برنده‌ی سبز ما این بود که می‌دانستیم چه می‌خواهیم. اما آن قدر حواس‌مان را پرت کردند که باز یادمان رفت دنبال چی بودیم.
وقتی می‌دانی چه می‌خواهی، می دانی از چه راهی باید بروی. می‌دانستیم که خشونت آن راهی نیست که ما را به رای‌مان برساند.
وقتی می‌دانی چه می خواهی، می دانی که چه باید بگویی. اما وقتی یادمان رفت، از یک شعر ناب، ‌از یک شعار مدرن و انسانی، از "رای من کو؟"، رسیدیم به فحش و نفرین. برگشتیم به عصر ماقبل دانش.
وقتی می دانی چه می خواهی، می دانی چه کسی می‌خواهد و می تواند کمکت کند. می دانی به هر مدعی تازه از راه رسیده‌ای نمی‌شود راه داد. می‌دانی هر که بلندتر و تندتر حرف می‌زند لزوما همراه‌تر نیست. قدر بهنودها و سحابی‌ها را خوب می‌دانستیم.
وقتی می‌دانی چه می خواهی، می‌دانی آنچه می‌خواهی کجا هست و کجا نیست. می‌دانی رای تو در صندوق رای و در روزنامه و کتاب و فیلم و وبلاگ است. می‌دانی رای تو در پاره‌ آجر و گلوله و خون نیست.
می‌دانی کی به آن نزدیک می‌شوی و کی دور. حساب هزینه و فایده را خوب نگه می داری. بی‌گدار به آب نمی‌زنی. قدم به قدم پیش می روی و با حساب و کتاب. هیچ فرصتی را نمی‌سوزانی.


آیا عصبانیت و هیجان‌مان، منطق‌مان را مغلوب نکرده؟...